یکشنبه، فروردین ۱۵، ۱۳۸۹


يك محقق فرانسوي: (بخش اول)
گزارش دولت بوش براي توجيه دروغ‌ها درباره 11 سپتامبر نتيجه عكس داشت
خبرگزاري فارس: يك محقق فرانسوي با اشاره به اينكه بوش و چني براي جلوگيري از افشاي بيشتر درو‌غ‌ها درباره حادثه 11 سپتامبر كميسيوني براي تحقيق تشكيل دادند، گفت: نتيجه كار اين كميسيون باعث افشاي بيشتر دروغ‌هاي 11 سپتامبر شد.
به گزارش فارس پايگاه خبري فرانسوي زبان "ولترنت " در مقاله‌اي به قلم تيري ميسان نوشت: سال‌ها بعد از وقوع حوادث 11 سپتامبر، "اريك رينود " (Raynaud) روزنامه‌نگار فرانسوي كتابي در مورد وضعيت اعتراضات و مخالفت‌ها نسبت به روايت دولت آمريكا از اين حوادث منتشر نموده است. هر چند كه مقامات دولت آمريكا همچنان بر روي صحت روايت خود از اين حوادث پافشاري مي‌كنند با اين حال ديگر هيچ كارشناس خبره‌اي با دفاع از مطالب طرح شده در جزئيات حوادث اعتبار خود را به مخاطره نمي‌اندازد. مطبوعات و رسانه‌هاي فرانسوي زبان نيز كه تاكنون چشم و گوش خود را بر روي اين حقايق بسته بودند اكنون استقبال خوبي از اين كتاب به عمل آورده‌اند. در حقيقت اين كتاب كه بدور از هرگونه شائبه سياسي تدوين شده است امكان آن را فراهم مي‌سازد تا تفاهمي ميان افكار و عقايد مختلف برقرار شود و از اين طريق فاصله زيادي كه ميان تفكر مردمي در مورد اين حادثه و روايات مطبوعات از آن وجود دارد پر شود. تيري ميسان روزنامه‌نگار فرانسوي مصاحبه‌اي با رينود به بررسي اين موضوع نشسته است. * تيري ميسان: شما اخيراً كتابي با عنوان «11 سپتامبر: حقايق پنهان» به چاپ رسانيده‌ايد. شما در اين كتاب دقيقاً به مسئله استدلال‌هاي موجود در روايت دولتي آمريكا از حوادث 11 سپتامبر پرداخته‌ايد. شما در اين كتاب اشاره مجددي به موضوعات بسيار زيادي مي‌كنيد. معذالك من از شما مي‌پرسم كه به نظرتان در مورد كداميك از بهترين عناصر تشكيل دهنده اين حوادث اطلاعاتي در اختيارتان قرار دارد كه مردم طي 8 سال گذشته همواره از آن بي‌اطلاع بوده‌اند. ** گزارش بوش-چني براي توجيه دروغ‌هاي دولت در مورد 11 سپتامبر نتيجه عكس داد - اريك رينود: از نگاه من مورد بسيار مهم در طي اين 8 سال گذشته گزارش كميسيون بوش و چني است كه در تابستان سال 2004 منتشر شد و به اطلاع عموم مردم رسيد. نتيجه‌گيري‌هاي اين گزارش چنان غيرقابل قبول و بدور از منطق بود كه بر عكس انتظار تهيه كنندگان آن موجب تحريك حس كنجكاوي متفكران، دانشمندان، دانشگاهيان، كارشناسان خبره و سايرين شد. كارهاي بسيار دقيق و مستندي كه تاكنون در اين زمينه به عمل آمده است امروز ما را به سوي داشتن اين انديشه سوق مي‌دهد كه بپذيريم دو اتفاق مهم در جريان اين رويداد روي داده‌اند. مسئله اول آن است كه هيچ هواپيماي متعلق به خطوط مسافربري در اثر تصادم با ساختمان پنتاگون متلاشي نشده است. مسئله دوم نيز آن است كه طبق هيچ فرضيه‌اي نمي‌توان پذيرفت كه فروريختن برج‌هاي دو قلو به خاطر تصادم دو فروند بوئينگ 767 و آتش سوزي ناشي از بنزين آنها بوده باشد. در حقيقت نسخه دولتي ارائه شده در مورد حوادث 11 سپتامبر كه به ارائه توضيحاتي در باب دو مورد از برجسته‌ترين حوادث اين روز مي‌پردازد از اعتبار ساقط شده است. * تيري ميسان: اما چرا انتشار اين گزارش نظر بخشي از افكار عمومي را در اين مورد كاملاً برگرداند و موجب بروز تسلسل و ترديد در افكار عمومي شد كه شما در اين كتاب از آن ياد كرده‌ايد. آيا شما درك درستي از معناي سئوال من داريد؟ منظور من آن است كه آنچه من در سال 2002 – 2001 در مورد حادثه 11 سپتامبر به نگارش درآوردم براي جامعه آن زمان آمريكا غيرقابل قبول و يا باور بود. سوال من آن است كه چرا از سال 2004 به بعد شرايطي عكس شرايط سابق پيش آمد و بخشي از افكار عمومي مردم آمريكا اكنون چنين ارزيابي نموده است كه روايت دولت آمريكا از اين حوادث غيرقابل باور است. - اريك رينود: مطمئناً قبل از سال 2004 نيز شناختي در مورد نادرست بودن روايت دولتي از حوادث 11 سپتامبر وجود داشت ولي در آن زمان تنها آن دسته از مردم كه گوشه‌هايي از حقيقت را در كنج تنهايي خود جستجو مي‌كردند به آن دست يافته بودند. اين دسته از افراد نيز در انزوا قرار گرفته و به حاشيه رانده شده بودند. من فكر مي‌كنم كه شما به خوبي با چنين موقعيت‌هايي آشنايي داريد كه در آن خانواده‌هاي قربانيان حوادث، ماموران آتش‌نشاني شهر نيويورك و تمام كساني كه از همان روز نسبت به ماهيت اين حوادث مشكوك شده بودند با اراده‌اي مصمم انتظار انتشار اين گزارش را مي‌كشيدند. اگر من بتوانم نظر خود را در اين مورد درست انتقال دهم بايد بگويم كه آنان در مقابل چنين ترتيب و چينش دروغ‌هاي ساده‌لوحانه، تحريف حقايق، فراموش نمودن‌هاي بسيار فاحش احساس انزجار خود را نشان دادند. چنين اتفاقي از آن جهت روي داد كه قابل اعتماد بودن سخنان افرادي مانند ديويد ري گريفين David Ray Griffin و ريچارد گيج Richard Gage و شاهداني كه از آن حادثه جان سالم بدر برده‌اند اين امكان را براي آن دسته از افكار عمومي فراهم آورد تا چنين ابراز خشم و انزجار نمايند. اقبال با بوش و سردمداران دولت آمريكا يار نبود زيرا زمان وقوع آن حوادث مصادف با ظهور پديده‌اي اينترنتي به نام شكل‌گيري شبكه web 2.0 بود. اين شبكه در آينده‌اي نزديك تبديل به ابزاري شد تا حقيقت‌طلبان به شكلي نامحسوس به مبارزه با ادعاهاي دروغين دولت آمريكا در مورد حادثه 11 سپتامبر بپردازند. تمام جويندگان حقيقت در قالب گروه‌هاي تخصصي و قابل اطمينان به مبادله اطلاعات، يافته‌ها و تحليل‌هاي خود با يكديگر پرداختند. حجم فوق العاده و محيرالعقولي از اين كار تحقق يافت و در عمل تنها موجب برگرداندن افكار عمومي در مواجهه با مطالب و حقايقي شد كه اكنون ديگر شكلي آشكار و هويدا به خود گرفته‌اند. من گمان مي‌كنم كه اشتباه شما (تيري ميسان) آن بود كه نظر بر حق و صحيح خود را در مورد حادثه 11 سپتامبر زودتر از فرا رسيدن زماني مساعد اعلام نموديد. تعداد قابل قبولي از روزنامه‌نگاران آمريكايي در رديف موافقان با نظريه شما در مورد اين حوادث قرار گرفتند و اين امر پس از آن صورت گرفت كه آنان قبل از هر كاري تلاش نمودند تا علي‌الخصوص صحت نظريه شما را اثبات نمايند. آنان با مشاهده تحول در ديدگاه‌هاي فردي مانند "ديويد وون كليست " David von Kleist كه بعد از مدت‌ها مخالفت جدي با نظريه شما اكنون در زمره فعال‌ترين جويندگان حقيقت در مورد حوادث 11 سپتامبر قرار گرفته‌اند امروزه خود نيز بر صحت نظريه شما اذعان دارند. * تيري ميسان: آيا اين امكان وجود ندارد كه از زاويه‌اي ديگر به اين قضايا بنگريم؟ زماني كه من اولين نقدها را در مورد درستي ظاهر حوادث 11 سپتامبر اعلام نمودم هنوز نسخه دولتي اين حوادث شكلي همگن و يكدست به خود نگرفته بود و به جاي آن تكه‌هاي بزرگ از پازلي وجود داشت كه هر كدام از آنها را يكي از آژانس‌هاي دولتي و غيردولتي ذيربط ارائه نموده بود. پاسخ آنان به ادعاها و نقدهاي من همواره اين بود كه من درك نادرستي از حوادث روي داده در 11 سپتامبر دارم. كميسيون حقيقت‌ياب كاخ سفيد در تلاش خود براي جمع آوري تمام قطعات اين پازل و تبديل آن به تصويري يكدست براي ارائه روايت خود از حوادث 11 سپتامبر متوجه شد كه دست به كاري غيرعملي زده است. نحوه فعاليت اين كميسيون علي الخصوص نشان دهنده آن بود كه نمي‌توان روايتي يكدست و بدور از تناقض را از اين حوادث ارائه نمود. اين كميسيون از بررسي موارد متعددي از مسائل موجود دوري جست تا جايي كه در گزارش خود مسئله فروريختن برج شماره 7 را كاملاً از قلم انداخت. - اريك رينود: من گمان مي‌كنم از هر منظري كه به اين ماجرا بنگريم درخواهيم يافت كه گزارش كميسيون حقيقت‌ياب منتهي به سرنوشتي مي‌شد كه سرانجام آن را تجربه نمود و به بيان ديگر تمام كساني كه منتظر واكنش دولت بوش به اين واقعه بودند با مشاهده اين گزارش آنرا كاملاً رد كردند و هيچ واكنش ديگري نسبت به آن از خود نشان ندادند. روايت دولت آمريكا از حوادث 11 سپتامبر تبديل به سازه‌اي انتزاعي از حوادثي شده است كه همگي مستقل و بي ارتباط با يكديگر هستند و البته برخي از آنها در منظر ما منطقي و برخي ديگر چندان قابل باور نيستند و چنين است كه انجام چنين وظيفه‌اي توسط كميسيون حقيقت‌ياب كاخ سفيد تبديل به امري غيرممكن شد. خارج از اين مطلب بايد گفت كه جرج بوش نيز با امتناع از پذيرش درخواست براي شكل‌گيري كميسيون تحقيق جديدي كه بعد از ارائه گزارش كميسيون بوش – چني به عمل آمد ديگر خود را فريب نداد. او تنها در برابر فشار اقشار مختلف مردم عقب‌نشيني نمود اما اين كار به نحو ديگري صورت گرفت و او تلاش نمود تا حد ممكن از حاشيه به متن اصلي حوادث بنگرد. از اين رو ديگر امكانات و بودجه‌اي به اين كار اختصاص داده نشد و يكي از مردان رئيس جمهور نيز موظف به پيگيري اين حوادث در مهلت زماني كوتاهي شد. ** دروغ بودن برخورد هواپيما با ساختمان پنتاگون امروز قابل انكار نيست اتخاذ چنين رويه‌اي از سوي رئيس جمهور مانع از آن نشد كه دو نفر از روزنامه‌نگاراني كه اطلاعات بسياري در مورد اين حوادث در اختيار داشتند و هر دو آنان براي شبكه‌هاي بزرگ رسانه‌اي آمريكا فعاليت مي‌كردند (يكي از آنها خبرنگار دائمي شبكه CNN در پنتاگون است) در گزارشي مستقيم كه چند دقيقه بعد از سقوط برج به روي آنتن رفت توضيح دهند كه در اينجا هيچ هواپيمايي منهدم نشده است. آنگاه ذكر چنين گزارشي براي كميسيون حقيقت‌ياب كاخ سفيد كار بسيار دشواري بنظر مي‌رسد زيرا دولت خود علناً خلاف اين مطلب را ذكر مي‌كند. مشكل كميسيون حقيقت‌ياب در ارائه گزارش دلخواه كاخ سفيد آن است كه حتي اگر بتوان صداي گزارشگر را از روي فيلم گزارش خبري برداشت، نمي‌توان صداها و يا تصاوير ضبط شده را تغيير داد. از سوي ديگر مراجعه مردم به اين تصاوير و فيلم‌ها همواره ممكن مي‌باشد. همين نگراني در مورد فروريختن برج شماره 7 نيز وجود دارد. آژانس فدرال مديريت موارد بحراني و اورژانسي در گزارش مقدماتي خود چنين شرط نمود كه قادر به ارائه توضيحي در گزارش پاياني خود در مورد علل سقوط اين ساختمان 196 متري نيست. موسسه ملي استاندارد و فنآوري آمريكا نيز به عنوان ديگر آژانس دولتي ذيربط كه ماموريت ارائه گزارشي در اين مورد به آن سپرده شده بود، اعلام نمود كه آنها نيز دلايل سقوط اين برج را نمي‌دانند و علت آن است كه ... . بنابراين در عمل حادثه سقوط ساختماني به اندازه آسمانخراش "مونت پارناس " در پاريس آنهم با سرعت سقوط آزاد شش و نيم ثانيه در يك گزارش 600 صفحه‌اي از قلم انداخته شد. در پايان امر نيز اين سازمان دولتي در ماه اوت 2008 توضيحي عجيب و محيرالعقول براي سقوط برج يافت كه آن نيز نتوانست هيچكس را راضي كند. ** دولت علنا سعي در فراموش كردن سقوط برج شماره هفت دارد ارائه توضيحي در مورد سقوط برج شماره 7 عملاً همان مسئله‌اي است كه ارائه گزارشي يكدست را غيرممكن مي‌سازد و به همين دليلي مولفه‌هايي كه اظهارات رئيس و نايب رئيس اين كميسون را به يكديگر پيوند مي‌داد از هم گسسته شده‌اند، آنهم در گزارشي كه بعدها 4 نفر به تدوين و نگارش آن پرداختند. اخيراً يكي از دادستان‌هاي سابق دادگاه فدرال نيز همانند وكيل مشاور اين كميسيون كتابي را براي بازگو كردن مطالب و حقايق به شكلي روشن و شفاف به نگارش درآورده است. مطالب اين كتاب نيز به خاطر روشنگري‌هاي آن مورد انكار و تكذيب دولت قرار گرفته است. * تيري ميسان: در ماجرايي مانند حوادث 11 سپتامبر كه پاي دولت حاكم در ميان است شاهدان در شهادت خود به گفته‌هاي يكديگر استناد مي‌كنند و يا آنان را مخاطب خود قرار مي‌دهند. شما هم اكنون به نام جيمي مكين‌تاير Jimmy McIntyre گزارشگر يكي از شبكه‌هاي معروف آمريكا در پنتاگون اشاره نموديد. روايت 11 سپتامبر رواياتي فرمايشي است. هيچ هواپيماي خطوط مسافرتي در برخورد با ساختمان پنتاگون متلاشي نشده است اما همان آقاي جيمي مكين‌تاير در آوريل سال 2002 يك برنامه طولاني ويژه در شبكه CNN ترتيب داد و در آن به مخاطبان خود اطمينان داد كه گفته‌‌هاي من (تيري ميسان) برخاسته از تفكراتي ضد آمريكايي است و نمي‌توان در مورد متلاشي شدن هواپيماي پرواز 77 در اثر برخورد با ساختمان پنتاگون شك و ترديدي به خود راه داد. كميسيون حقيقت‌ياب كاخ سفيد نيز تنها به استماع شهادت آن دسته از شاهدان پرداخت كه شهادت‌هاي اوليه خود را پس گرفته بودند و در كار خود تمام كساني را كه بر روي عقيده و نظري مغاير با نسخه دولت بوش از حادثه 11 سپتامبر پافشاري مي‌نمودند از پرونده كنار زد. من مشكلات بسياري را تجربه نمودم تا تحليلگران را متقاعد نمايم كه مسئله سقوط برج شماره 7 را در برنامه تحليل‌هاي خود بگنجانند. مسئله سقوط برج شماره 7 چند روز بعد از حوادث 11 سپتامبر از حافظه جمعي مردم پاك شد. ** ارتباط مخابراتي مهاجمان 11 سپتامبر با كاخ سفيد امروز بر همه عيان شده است من مشاهده نمودم كه ملاحظات دقيق مربوط به جريان بورس نيز كه قبل از حادثه 11 سپتامبر بتدريج در درجات پايين‌تري از اهميت قرار مي‌گرفت تنها بعد از رسوايي مربوط به كلاهبرداري "برنارد مادوف " Bernard Madoff دوباره در برنامه‌هاي رسانه‌ها ظهوري دوباره يافت. بعد از آن نيز عليرغم تمام كوشش‌هايي كه من به عمل آوردم همه مردم از جمله جويندگان حقيقت در آمريكا همچنان بر بي‌اطلاعي خود از آتش‌سوزي ساختمان جانبي متصل به ساختمان اصلي كاخ سفيد و ارتباطات مخابراتي مهاجمان با كاخ سفيد با استفاده از كدهاي تلفني كاخ سفيد پافشاري مي‌نمودند. دو حادثه در ابعاد گسترده‌اي مورد اعتراف قرار گرفتند؛ شبكه ABC از آتش‌سوزي كاخ سفيد فيلم گرفته بود و همين امر ريچارد كلارك مشاور امور ضد تروريستي كاخ سفيد را به گرفتن اين تصميم وادار نمود تا برنامه تداوم مبارزه دولت آمريكا با تروريسم را به راه بياندازد. چگونه مي‌توان در چنين موردي از دست دادن حافظه جمعي را توضيح داد؟ - اريك رينود: بله. جيمي مكين‌تاير بدون هيچ خجالتي گفته‌هاي قبلي خود در گزارش CNN از پنتاگون را پس گرفت اما اين امر مانع از آن نمي‌شود كه ما نتوانيم به گفته‌هاي او در اولين ساعات حادثه مراجعه ننماييم. در عوض همكار ديگر او يعني آقاي باب پلوگ Bob Plugh حتي كوچك‌ترين تغييري در گفته‌هاي پيشين خود وارد ننمود. اما در مورد حافظه جمعي نيز بايد بگويم كه اين حافظه به صورت گزينشي عمل مي‌كند. هنگامي كه در مورد مردم صحبت مي‌كنيم بايد گفت كه حافظه جمعي آنان تنها آن چيزي را كه در رسانه‌ها و مطبوعات مي‌خوانند و مي‌شنوند در خود ضبط مي‌كند. با اين حال رسانه‌هاي آمريكايي ما را به تصور نمودن بهترين وضع ممكن عادت داده‌اند. رسانه‌هاي آمريكا تنها دو، سه يا در نهايت چهار روز بعد از آن فاجعه هولناك در مورد آن برنامه تهيه و اجرا نمودند. والتر پينكوس Walter Pinkus از روزنامه واشنگتن پست يكي از خبره‌ترين افراد در ميان كارشناسان سرشناس مطبوعاتي آمريكاست. او نيز چيزي جز اين به ما نمي‌گويد. ادامه دارد ... .